عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تنهاییم را با کسی قسمت نخواهم کرد یکبار قسمت کردم چندین برابر شد دفتر دلم را در خلوت می گشایم هر ورق یاد تو را زنده می کند آهسته زمزمه می کنم دفتر عشق مرا آهسته بگشای ای دوست... در میان هر ورق نام تو خفته است...

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل نوشته های پسرک تنها... و آدرس 2boy1girl.mahtarin.com 
لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

:: کل مطالب : 199
:: کل نظرات : 71

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 14

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز :
:: باردید دیروز :
:: بازدید هفته :
:: بازدید ماه :
:: بازدید سال :
:: بازدید کلی :

RSS

Powered By
loxblog.Com

یکی نیست که قدر دلم رو بدونه...

خنده های تو...
چهار شنبه 7 خرداد 1393 ساعت 14:41 | بازدید : 724 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

تنهایی و بی کسی هام فدای خنده های تو ....

 

میرم ولی یادت باشه یادم نمیره یاد تو ....!



:: موضوعات مرتبط: جملات کوتاه , ,
:: برچسب‌ها: تنهایی , بی کسی هام , خنده های تو , فدای خنده های تو , میرم ولی , یادت باشه , نمیره یاد ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
دعا میکنم
چهار شنبه 7 خرداد 1393 ساعت 14:36 | بازدید : 986 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

برایت دعا می کنم...

که...

ای کاش خدا از تو بگیرد...

هر آنچه را که خدا را...

از تو می گیرد...



:: موضوعات مرتبط: جملات کوتاه , ,
:: برچسب‌ها: دعا , ای کاش , هر آنچه , از تو می گیرد , خدا از تو بگیرد , برایت دعا می کنم , از تو می گیرد , ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
سخت است
یک شنبه 4 خرداد 1393 ساعت 14:55 | بازدید : 1021 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )
سخت است فرامــوش کــردن کســي که با او ،
همــه چيز و همــه کس را ،
فرامــوش مي‌کــردم ...!


:: موضوعات مرتبط: جملات کوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تنهایی
یک شنبه 4 خرداد 1393 ساعت 14:54 | بازدید : 929 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

دیگر تنهاییم را با کسی قسمت نخواهم کرد...


یک بار قسمت کردم...


چندین برابر شد...

203.jpg


:: موضوعات مرتبط: جملات کوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
پشیمونی
یک شنبه 4 خرداد 1393 ساعت 14:53 | بازدید : 1008 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

نمیدونی چقدر خوبه یه وقتایی پشیمونی.
تموم دردمن اینه که تو اینو نمیدونی به من فرصت بده بازم توچشمای تو پیداشم
یه بار دیگ بیام پیشت دوباره عاشقت باشم کدوم مردی به تو میگه تموم عشق رویاشی
ببین تا آخرش هستم به شرطی که توام باشی



:: موضوعات مرتبط: جملات کوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
خـــــدایـــــــا...
یک شنبه 4 خرداد 1393 ساعت 14:52 | بازدید : 786 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )
خـــــدایـــــــا...
از تـمـــام دُنیــــــا
فقــط "یــه نفــــــــر" رو خواستــــم
خیلــــی زیـاده؟؟؟


:: موضوعات مرتبط: جملات کوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
خیانت
یک شنبه 4 خرداد 1393 ساعت 14:50 | بازدید : 1162 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی ،

خیانت می تواند دروغ دوست داشتن باشد ،

خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری ،

خیانت می تواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد .

 
1377098670-13.jpg


:: موضوعات مرتبط: جدایی , ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
گذر شب
جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 12:4 | بازدید : 975 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

روزها بی تو می گذرند

و شب ها با تو نمی گذرند

تمام درد من این است !



:: موضوعات مرتبط: جملات کوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
خستگی...
جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 11:58 | بازدید : 821 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )
میدانم دیگر برای من نیستی اما دلی که با تو باشد این حرفها را نمی فهمد …
گاهی اونقدر خسته میشویم که خستگیمون در نمیشه ،
“درد” میشه ! زنده ام نه ازجانی که مانده ، از استخوان های لجبازی که روی هم ایستاده اند !
این روزها خیلی چیزها دست من نیست ؛
مثل دستهایت
 
 
tmp_7ba276ebbe551789861963.jpg


:: موضوعات مرتبط: جدایی , ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
پسرو................
جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 11:57 | بازدید : 794 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

پسرو................

مردونگی کردناش!

عطر تلخ وسرد زدناش!

غیرتی شدناش!

داد زدناش!

ناز کشیدناش!

مغرور بودناش!

یه جور خاص مهربون شدناش!

اصلا پسره و ته ریشش!

پسره و تخس بازیاش!

پسره و کادوهاش..............



:: موضوعات مرتبط: جملات کوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
دخترو.......
جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 11:55 | بازدید : 799 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

دخترو.......


لوس بودناش!

دختره و مهربون شدناش!
غر زدناش!

عشق کاکائو و پاستیل بودناش!

درخواستای عجیب کردناش!

گاز گرفتناش!

جیغ زدناش!

خنده هاش!

دختره و خل بازیاش!

دختره و جدی شدناش!



:: موضوعات مرتبط: جملات کوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
خیانت...
جمعه 2 خرداد 1393 ساعت 11:51 | بازدید : 836 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )
۲۰ میدهم ، شاید هم ۲۱ . . !
خیانت را در لباس عشق بازی کردن هنر میخواهد ،
که تو باهنری . . !
67vpf0mkh9vqaj9bri5.jpg


:: موضوعات مرتبط: جدایی , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
آلزایمر
جمعه 9 اسفند 1392 ساعت 18:56 | بازدید : 1175 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

چمدونش را بسته بودیم،با خانه سالمندان هم هماهنگ شده بود کلا یک ساک داشت ،

کمی نون روغنی، آبنات، کشمش ،چیزهایی شیرین، برای شروع آشنایی … گفت: “مادر جون، من که چیز زیادی نمیخورم یک گوشه هم که نشستم نمیشه بمونم، دلم واسه نوه هام تنگ میشه!” گفتم: “مادر من دیر میشه، چادرتون هم آماده ست، منتظرن.”

گفت: “کیا منتظرن؟ اونا که اصلا منو نمیشناسن! آخه اون جا مادرجون، آدم دق میکنه ها، من که اینجا به کسی کار ندارم اصلا، اوم، دیگه حرف نمی زنم. خوبه؟ حالا میشه بمونم؟” گفتم: “آخه مادر من، شما داری آلزایمر می گیری همه چیزو فراموش می کنی!”

 



:: موضوعات مرتبط: داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
:: ادامه مطلب ...
مهدی اخوان ثالث
جمعه 9 اسفند 1392 ساعت 18:51 | بازدید : 1210 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

جملات 
زیبا بزرگان, تصاویر زیبا

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: عکس , ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
محمود دولت آبادی
جمعه 9 اسفند 1392 ساعت 18:34 | بازدید : 1183 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

 

 جملات 
زیبا بزرگان, تصاویر زیبا



:: موضوعات مرتبط: عکس , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
زندگی کردن
جمعه 9 اسفند 1392 ساعت 18:23 | بازدید : 1135 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

جملات 
زیبا بزرگان, تصاویر زیبا

 



:: موضوعات مرتبط: عکس , ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
صادق هدایت
جمعه 9 اسفند 1392 ساعت 18:10 | بازدید : 1247 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

جملات 
زیبا بزرگان, تصاویر زیبا

 



:: موضوعات مرتبط: عکس , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
حکایت
جمعه 9 اسفند 1392 ساعت 17:38 | بازدید : 1238 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

ملا نصرالدين هر روز در بازار گدايي مي‌كرد و مردم با نيرنگي٬ حماقت او را دست مي‌انداختند. دو سكه به او نشان مي‌دادند كه يكي شان طلا بود و يكي از نقره. اما ملا نصرالدين هميشه سكه نقره را انتخاب مي‌كرد. اين داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهي زن و مرد مي‌آمدند و دو سكه به او نشان مي دادند و ملا نصرالدين هميشه سكه نقره را انتخاب مي‌كرد.

 

تا اينكه مرد مهرباني از راه رسيد و از اينكه ملا نصرالدين را آنطور دست مي‌انداختند٬ ناراحت شد. در گوشه ميدان به سراغش رفت و گفت: هر وقت دو سكه به تو نشان دادند٬ سكه طلا را بردار. اينطوري هم پول بيشتري گيرت مي‌آيد و هم ديگر دستت نمي‌اندازند. ملا نصرالدين پاسخ داد: ظاهراً حق با شماست٬ اما اگر سكه طلا را بردارم٬ ديگر مردم به من پول نمي‌دهند تا ثابت كنند كه من احمق تر از آن‌هايم. شما نمي‌دانيد تا حالا با اين كلك چقدر پول گير آورده‌ام.
«اگر كاري كه مي كني٬ هوشمندانه باشد٬ هيچ اشكالي ندارد كه تو را احمق بدانند.»

 

 

ملا 
نصر الدین,حکایت ملا نصر الدین,داستان ملا نصر الدین



:: موضوعات مرتبط: داستان , ,
:: برچسب‌ها: ملا نصرالدين , گدايي , نيرنگي٬احمق , پول , طلا , هوشمندانه , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
چنتا سیب داریم...
چهار شنبه 23 بهمن 1392 ساعت 10:26 | بازدید : 917 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

معلمی به یک پسر هفت ساله ریاضی درس میداد.

یک روز که پسر پیش معلم آمده بود ، معلم میخواست شمارش و جمع را به پسرک آموزش دهد. معلم از پسر پرسید :

اگر من یک سیب ، با یک سیب دیگه و یک سیب دیگه به تو بدهم ،

چندتا سیب داری ؟ پسرک کمی فکر کرد و با اطمینان گفت : چهار !

معلم که نگران شده بود انتظار یک جواب درست را داشت ؛



:: موضوعات مرتبط: داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
:: ادامه مطلب ...
خدا
شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 11:6 | بازدید : 1398 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

میگـטּ : خـבا آבمایے رو ڪـﮧ خیلے בوست בاره زیاב امتحاטּ میڪنـﮧ !!



اینطور ڪـﮧ مـטּ حساب ڪرבم



حس میڪنم خـבا " בیوونه ے " منـﮧ . . . !!!



:: موضوعات مرتبط: داستان , جملات کوتاه , جدایی , خنده دار , عکس , خدا , اس ام اس , ,
:: برچسب‌ها: בیوونه , בیوونه , בیوونه , حساب ڪرבم , حس میڪنم , زیاב امتحاטּ میڪنـﮧ !! , ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3

تعداد صفحات : 10


cache01last1676882462